در سده های میانه، پس از سقوط خلافت اعراب در ایران و به روی کار آمدن حکمرانان ایرانی و به تبع آن افول مکتب بغداد؛ "تصویرسازی ایرانی" نیز، یک دوره ی خنثی و در حال انتقال را سپری کرد. تا اوایل قرن چهارم هجری برابر با (۱۰۰۰ میلادی)، که با به قدرت رسیدن ترکمانان سلجوقی در ایران؛ تصویرسازی نیز، همچون پیشه ها و هنرهای دیگر، متحول شد و با بازگشت به سنتهای هنر ایرانی، یک دوره ی رشد و شکوفایی را در پیش گرفت. در این دوره که "مکتب سلجوقی" نامیده می شود، بار دیگر، ویژگی های "هنر مانوی" از جمله: چشمهای بادامی و هاله ی دور سر، در آثار هنری، نمایان می گردد و تصویرسازی کتاب "ارژنگِ" مانی نیز پس از صدها سال دوباره رونق می گیرد. *(در این دوره کتاب ارزشمندِ "خمسه ی نظامی" نیز، نوشته می شود).
اگرچه دین "زن ستیزِ" مانوی، با اسطوره بافی های هولناکش از "نور و ظلمت"، هرگز نتوانست در داخل مرزهای ایران، مقبولیتِ فراگیری به دست آورده و به عنوان یک دین رسمی، ماندگار شود؛ اما سنتهای "هنرِ مانوی" و ماهیت زیبا شناسی این هنر، نزد ایرانیان بسیار مقبول افتاد و در گذر از سده های تاریخی، این هنرِ "مانی" بود که ماندگار شد.
ادامه مطلب
درباره این سایت